فیلم های پُرسروصدای ۲۰۱۹ که شکست خوردند
مجله اینترنتی
به رغم رکوردشکنی خارق العاده فیلم <<انتقام جویان: پایان بازی>> و اینکه چطور فیلم <<کاپیتان مارول>> توانست طرفداران خاص خودش را راضی کند، گیشه سینما ها در بیشتر بخش هایش عملکرد ضعیفی داشت. همه ما چشم مان را به استودیوی دیزنی دوخته ایم که امسال هشت فیلم تا اینجای کار روانه پرده سینما ها کرده و با آن ها فروش و در آمدش را از مرز یک میلیارد دلار گذرانده است. اما این موضوع اصلی نیست. تابستان تقریبا رو به اتمام است و گروه شکست خوردگان تعدادشان کم نبوده است.
این نگاهی به فیلم هایی است که امسال در گیشه شکست خوردند و نکته جالب این که اکثرشان نتوانستند پیش منتقدان هم فیلم های محبوبی شوند. به نظر می رسد روند فعلی سینما به گونه ای است که یا نقد های منفی روی تماشاگران تاثیر می گذارد و فروش فیلم را پایین می آورد یا منتقدان با مردم همسو شده اند و اتفاقاً هر دو گروه از یک نوع فیلم خوش شان می آید، درنتیجه فیلم های پرفروش اکثراً منتقدپسند هم شده اند و برعکس.
دامبو - Dumbo
- کارگردان: تیم برتون
- بازیگران: کالین فارل، اوا گرین، مایکل کیتون
- امتیاز متاکریتیک: ۵۱ از ۱۰۰
فیلم های پُرسروصدای ۲۰۱۹ که شکست خوردند
فیلم های پُرسروصدای ۲۰۱۹ که شکست خوردند
مجله اینترنتی
به رغم رکوردشکنی خارق العاده فیلم <<انتقام جویان: پایان بازی>> و اینکه چطور فیلم <<کاپیتان مارول>> توانست طرفداران خاص خودش را راضی کند، گیشه سینما ها در بیشتر بخش هایش عملکرد ضعیفی داشت. همه ما چشم مان را به استودیوی دیزنی دوخته ایم که امسال هشت فیلم تا اینجای کار روانه پرده سینما ها کرده و با آن ها فروش و در آمدش را از مرز یک میلیارد دلار گذرانده است. اما این موضوع اصلی نیست. تابستان تقریبا رو به اتمام است و گروه شکست خوردگان تعدادشان کم نبوده است.
این نگاهی به فیلم هایی است که امسال در گیشه شکست خوردند و نکته جالب این که اکثرشان نتوانستند پیش منتقدان هم فیلم های محبوبی شوند. به نظر می رسد روند فعلی سینما به گونه ای است که یا نقد های منفی روی تماشاگران تاثیر می گذارد و فروش فیلم را پایین می آورد یا منتقدان با مردم همسو شده اند و اتفاقاً هر دو گروه از یک نوع فیلم خوش شان می آید، درنتیجه فیلم های پرفروش اکثراً منتقدپسند هم شده اند و برعکس.
دامبو - Dumbo
- کارگردان: تیم برتون
- بازیگران: کالین فارل، اوا گرین، مایکل کیتون
- امتیاز متاکریتیک: ۵۱ از ۱۰۰
از میان همه فیلم هایی که دیزنی اعلام کرده بود قرار است امسال اکران کند، همه مان حدس می زدیم که این یکی کمتر از بقیه بفروشد با این وجود هنوز هم فیلمی بود که می شد به فروشش امید بست. آن جلا و تجمل فیلم های تیم برتون اینجا کمی از دست رفته و به جایش به <<دامبو>> خصوصیات ویژه ای داده شده که اتفاقاً خیلی هم قوی هستند، اما به عنوان یک فیلم نتوانست محبوبیت چندانی کسب کند. به هر حال این فیلمی است که دیزنی درباره یک حیوان ملوس دوست داشتنی ساخته، اما نتیجه اش آنقدر ها هم دوست داشتنی از کار درنیامده است. در نهایت با فیلم های کوچک و جمع و جور، فروش اش قابل مقایسه است، اما وقتی به بودجه تولیدش می رسیم که نزدیک به ۱۷۰ میلیون دلار بوده است، اینکه فیلم در کل جهان ۳۵۰ میلیون دلار فروخته، ناامیدکننده به نظر می رسد. با آن بودجه فیلم باید حداقل نیم میلیارد دلار می فروخت تا بتواند موجودیتش را اثبات کند.
<<دامبو>> داستان بچه فیلی است که با گوش هایی بزرگ تر از حد معمول متولد شده است. گوش هایش به او اجازه می دهند که پرواز کند و سیرک را که در خطر سوختن قرار دارد، نجات بدهد. اما وقتی سیرک برنامه های جدیدی می ریزد، دامبو و دوستانش متوجه راز های سیاهی پشت آن زرق و برق سیرک می شوند.
فیلم لگوی ۲: قسمت دوم - The Lego Movie ۲: The Second Part
- کارگردان: مایکل میچل
- بازیگران: کریس پرت، الیزابت بنکس
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
اولین قسمت از این سری یعنی <<فیلم لگو>> محصول ۲۰۱۴ یک اتفاق بزرگ در گیشه بود. اکرانش یک واقعه بزرگ محسوب می شد و فیلم <<لگو فیلم بتمن>> هم موفقیت بزرگ دیگری بود. اما بعد از اکران کم فروغ <<لگو فیلم نینجاگو>> که به زحمت به یاد آورده می شود، دیگر آن درخشش و ستاره اقبال سری فیلم های <<لگو>> رو به افول گذاشت و اکران فیلم <<لگوی ۲: قسمت دوم>> هم بخش دیگری از این افول بود.
با بازاریابی واقعاً بد و نقد های متوسط، اما کم شور و حال روی فیلم، به طرز شوکه کننده ای فیلم در گیشه شکست خورد. فروش جهانی اولین فیلم ۴۶۹ میلیون دلار بود. این یکی در کل جهان ۱۹۱ میلیون دلار فروخت. یک فاجعه واقعی. به نظر می رسد فروش کم این فیلم دلیل خوبی باشد برای اینکه سازندگان فیلم های <<لگو>> به ساخت این سری پایان بدهند. در این قسمت پنج سال از آخرین ماجرا ها و تهدید های شهر لگو می گذرد و شهروندان در آسایش زندگی می کنند تا این که با یک تهدید بزرگ روبه رو می شوند: مهاجمان از سیاره ای خارجی به شهر حمله می کنند و همه چیز را به قدری سریع نابود می کنند که شهروندان فرصت بازسازی تک تک شان را پیدا نمی کنند.
ققنوس سیاه - Dark Phoenix
- کارگردان: سایمون کینبرگ
- بازیگران: سوفی ترنر، مایکل فاسبندر
- امتیاز متاکریتیک: ۴۳ از ۱۰۰
این فیلم نشانه ای از شکست یک بلاک باستر است. این فیلمی بود که دقیقاً هیچ کس آن را نمی خواست. اساساً بازسازی یک فیلم یا ساخت یک فیلم از یک سری به معنای رفع اشتباهات گذشته است. اما این فیلم واقعاً نیاز داشت که دوباره فیلمبرداری شود و حداقل یک سال دیگر اکرانش به تعویق بیفتد. پول و بازاریابی که برای این فیلم صرف شد به هیچ جا نرسید. اصلاً کسی به این فیلم اهمیتی نمی داد. حتی به نظر می رسد بازیگران هم حوصله بازی در یکی دیگر از فیلم های سری <<مردان ایکس>> را ندارند. بودجه رسمی فیلم حول و حوش ۲۰۰ میلیون دلار اعلام شد، اما قطعاً این بودجه در فیلمبرداری دوباره برخی از سکانس ها افزایش پیدا کرده بود.
وقتی فیلم در افتتاحیه اش فقط ۳۲ میلیون دلار فروخت، مردم شوکه شدند. سری فیلم های <<مردان ایکس>> چیزی حدود ۲۰ سال قدمت دارد. این یکی فیلم، اما درباره جین گری بود که در سری <<مردان ایکس>> او را به نام ققنوس سیاه می شناسیم. در <<ققنوس سیاه>> او کاراکتر محوری است و سعی در توسعه توانایی ها و قابلیت هایش دارد تا دوباره تبدیل به ققنوس سیاه شود. حالا مردان ایکس باید تصمیم بگیرند که زندگی یکی از اعضای تیم مهم تر است یا کل بشریت.
آرامش - Serenity
- کارگردان: استیون نایت
- بازیگران: متیو مک کاناهی، آن هاتاوی
- امتیاز متاکریتیک: ۳۷ از ۱۰۰
این قرار بود یکی از آن فیلم هایی باشد که با بودجه متوسط (چیزی حدود ۲۵ میلیون دلار) ساخته شده بود و در اوایل سال هم اکران شود که معمولا کسی به فیلم ها توجه خاصی ندارد. اما حضور ستاره ها در فیلم باعث می شد که فکر کنیم حتی در همان زمان اکران هم فیلم بهتر از این ها عمل کند. فیلم با فروش ۱۲ میلیون دلاری به کار خودش پایان داد. به نظر می رسد که به هر حال کارگردانش اعتباری داشت (او همان کارگردان فیلم موفق و جمع و جور <<لاک>> است) و شاید اصلاً به حکم همان اعتبار فکر کرده که این فیلمنامه را بسازد.
در کل جالب ترین نکته فیلم این است که درک کنیم چطور استیون نایت با چنین فیلمی کنار آمده؟ حتی وقتی تریلر ها منتشر شدند به نظر می رسید که می توانیم منتظر یک اتفاق خوب باشیم. فیلم داستان کاپیتان یک قایق ماهیگیری است که در دام گذشته اسرارآمیزش می افتد و خودش را در مواجهه با واقعیت، در وضعیت بغرنجی می بیند. واقعیتی که در آن هیچ چیز آن طور که به نظر می رسد نیست.
البته که مشخص است نایت یک سری ایده جالب در سرش داشته و حتی با توجه به این که از همان ابتدای فیلم عناصر مضحکی می بینیم، اما به هر حال شبیه یک تریلر برای بزرگسالان به نظر می رسد تا این که پیچش داستانی اتفاق می افتد؛ و بعد شاهد عجیب و غریب ترین لحظات فیلم هستیم که آرزو می کردیم کاش اصلاً آن را نمی دیدیم.
شفت - Shaft
- کارگردان: تیم استوری
- بازیگران: ساموئل ال. جکسون
- امتیاز متاکریتیک: ۴۰ از ۱۰۰
سری فیلم های <<شفت>> به عنوان هنر سیاه بخش مهمی از تاریخ سینما هستند. اما تیم استوری نتوانسته از این میراث استفاده کند. فیلمی که استودیو انتظار داشت حداقل با فروش ۱۵ میلیون دلاری کارش را آغاز کند، اما فقط توانست ۸.۳ میلیون دلار بفروشد. منتقدان فیلم را متوسط رو به پایین ارزیابی کردند، اما تماشاگران در سایت سینمااسکور به آن امتیاز A دادند که راضی کننده بوده.
<<شفت>> داستان مردی به نام شفت است. یک متخصص جرایم سایبری که از دانشگاه MIT فارغ التحصیل شده و برای کشف حقیقت پشت مرگ ناگهانی دوستش از خانواده اش کمک می گیرد. ساموئل ال. جکسون بازیگر اصلی این اکشن کمدی است. منتقدان نوشتند که انگار سازندگان فیلم ترسیده اند کاراکترهای شان را بیش از حد جدی بگیرند و آن ها را به امان خدا رها کرده اند و نتیجه اش فیلمی شده که زیر بار صحنه های اکشن خودش کمر خم می کند.
آلیتا: فرشته نبرد - Alita: Battle Angel
- کارگردان: رابرت رودریگوئز
- بازیگران: کریستف والتز، جنیفر کانلی
- امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
هالیوود همچنان به دنبال ساخت انیمه هاست. آن هم در شرایطی که همه چیز اثبات می کند فرم زیبایی شناسی انیمه ها قرار نیست در فیلم های لایو اکشن جواب بدهد، و روایت انیمه ها برای تبدیل آن ها به فرم سینمایی بیش از اندازه پپیچیده است. فیلم رابرت رودریگوئز در سه روز اول اکرانش ۲۷.۸ میلیون دلار فروخت. البته بیشتر از رقمی بود که تحلیل گران برای فروش افتتاحیه فیلم پیش بینی کرده بودند، اما نباید فراموش کرد که این فیلم پرهزینه با بودجه ۱۷۰ میلیون دلاری ساخته شده بود.
فیلم اقتباسی از یک اکشن سایبرپانکی است که از مانگا ها (انیمه های اغراق آمیز ژاپنی) یوکیتو کیشیرو به شمار می رود. جیمز کامرون، کارگردان فیلم هایی مثل <<آواتار>> و <<تایتانیک>> در تیم فیلمنامه نویسان و تهیه کنندگان فیلم بوده است.
قصه فیلم در سال ۲۵۶۳ اتفاق می افتد. یک جنگ خانمان برانداز کل کره زمین را نابود کرده است. یک سایبورگ (روبات انسان نما) زن از این جنگ جان سالم به در برده، اما گذشته اش را کاملاً فراموش کرده است و حالا به دنبال این است که پیدا کند واقعاً چه کسی بوده و از کجا آمده.
منتقدان فیلم را خیلی تحویل نگرفتند. پیتر بردشاو، منتقد گاردین نوشت: <<این فیلم با جلوه های ویژه بزرگ و در آیمکس تماشایی است. اما با وجود ابعاد بزرگی که دارد انگار یک نوجوان ۱۳ ساله آن را ساخته. فیلم اصلاً چالش های بزرگسالانه ندارد.>>
مردان سیاه پوش: بین المللی - Men in Black: International
- کارگردان: اف. گری گری
- بازیگران: کریس همسورث
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
اینکه کریس همسورث و تسا تامپسون را در خط حمله فیلمی مثل <<مردان سیاه پوش>> قرار بدهی، به نظر می رسید که آینده فیلم را در گیشه سینما ها تضمین کند. این دو نفر در فیلم <<ثور: رگناروک>> شیمی فوق العاده ای کنار هم داشتند. خود کارگردان فیلم هم از دو اثر موفق <<مستقیم خارج از کامتون>> و <<سرنوشت خشمگین>> می آمد. اما در نهایت به جز تریلر های فیلم، بقیه موارد همه با شکست مواجه شدند.
شروع اکران <<مردان سیاه پوش: بین المللی>> سونی با فروش ناامیدکننده ۲۸.۵ میلیون دلاری همراه بود. اگر مقایسه کنیم، این پایین ترین فروش افتتاحیه بین سری فیلم های <<مردان سیاه پوش>> است. سه فیلم قبلی همه افتتاحیه هایی حول و حوش ۵۱ میلیون دلار داشتند.
این فیلم با بودجه ۱۱۰ میلیون دلاری ساخته شده و منتقدان را هم راضی نکرده است. فیلم نه تنها نقد های منفی از سوی منتقدان دریافت کرده که تماشاگران هم در سایت سینما اسکور به آن امتیاز B داده اند. این امتیاز یعنی فیلم نتوانست رضایت تماشاگران را هم جلب کند. فیلم در ژانر کمدی، اکشن ماجراجویانه ساخته است. وظیفه مردان سیاه پوش همیشه محافظت از کره زمین بوده است. در این ماجراجویی جدید آن ها باید با بزرگ ترین تهدید تا امروز دست و پنجه نرم کنند: یک موش کور نفوذی در گروه مردان سیاه پوش!
منتقد ایندی وایر، اریک کوهن نوشته است: <<این قسمت با بازی کریس همسورث و تسا تامپسون فاقد جاه طلبی و انرژی است تا جدال بین کهکشانی را تبدیل به چیزی مهیج کند. تلاش سازندگان برای اینکه جانی تازه به این فرنچایز مرده ببخشند بی حاصل بوده است. در نهایت فیلم شبیه یک ظرف خالی است که هیچ گرسنه ای را سیر نمی کند.>> پیتر بردشاو هم گفته، وقتش رسیده که جلوی همه تهیه کنندگان فریاد بکشیم، عمر سری فیلم های <<مردان سیاه پوش>> به سر رسیده است.